با همسرمان درد دل کنیم
گروهی از زنان به توجه شوهر بیشتر نیاز دارند. در این گونه موارد، مسئولیت شوهر دوچندان می شود. او چون طبیب و پرستاری است که باید با همسرش همراهی کند و یار و یاور وی باشد.
گاه دنیا را چون بهشتی برین باصفا و دل انگیز می بیند، اما گاه دچار چنان مشکلات و معضلاتی پیچیده می شود که چون به هر سوی نظر می افکند، جز جهنمی سوزان و زندانی کشنده، نمی بیند. در چنین اوضاع فوق العاده ای، به شدت نیازمند همدل و همراهی است تا وی را یاری دهد.
از سوی دیگر، زن و شوهر با تشکیل زندگی مشترک، آرام آرام به هم عادت می کنند و انس و الفتی بین آنان برقرار می شود. طبیعی است، وقتی مشکلات و نگرانی ها به انسان روی می آورد، همسران بیش از دیگران می توانند همراه و همدل یکدیگر باشند و با درددل کردن با هم در چنین وضعیتی، دیگری را یاری دهند. آنان می توانند سنگ صبور هم باشند و برای یکدیگر عقده گشایی کنند تا به بیانی عرفی، سبک شوند و از غم و اندوه و بحران روحی و روانی تا اندازه ای رهایی یابند.زندگی انسان در دنیا با بسیاری از بلایا و مشکلات آمیخته است. بیماری، شکستهای مالی، شغلی و حیثیتی، دوری زن و شوهر از هم به دلیل مسافرت، شغل، زندان، از دست دادن عزیزان و نمونه ای از این مشکلات است. هریک از زن یا شوهر در کنار برخی مشکلات مشترک، مشکلاتی ویژه نیز دارند؛ برای مثال، اغلب مردان بیرون از خانه و در محل کار و ارتباط های اجتماعی به گرفتاری ها و مشکلاتی دچار می شوند. در چنین وضعیتی مرد به همراهی و همدلی همسر در خانه نیاز دارد تا قدری از مشکلاتش کاسته شود و آرامش نسبی برای تدبیر بیشتر درباره مشکلاتش بیابد. این خود نوعی وابستگی به همسر است، و این گونه وابستگی به همسر در اغلب زنان و مردان دیده می شود. اما این وابستگی ها در زنان شدیدتر است. تنهایی در خانه، دوری از خانواده، برخی کاستی ها در خانواده، برخی بی مهری ها، برخی بیماریها و حالات ویژه و ... می تواند برای زنان مشکل ساز شود. در چنین حالاتی، شوهر باید با درایت کافی او را دریابد و با شنیدن سخنان و درددلهای وی، از مشکلاتش بکاهد.
برخی از زنان نیز بر اثر شدت این حالات و روحیات، به وابستگی های شدیدتری دچار می شوند. این گروه از زنان به توجه شوهر بیشتر نیاز دارند. در این گونه موارد، مسئولیت شوهر دوچندان می شود. او چون طبیب و پرستاری است که باید با همسرش همراهی کند و یار و یاور وی باشد. حتی اگر شوهر یا زن نتواند مشکل دیگری را حل کند، شنیدن درددل به تنهایی، نویدبخش آرامشی نسبی برای وی است و درصدی از مشکلاتش را حل خواهد کرد.
زندگی انسان در دنیا با بسیاری از بلایا و مشکلات آمیخته است. بیماری، شکستهای مالی، شغلی و حیثیتی، دوری زن و شوهر از هم به دلیل مسافرت، شغل، زندان، از دست دادن عزیزان و نمونه ای از این مشکلات است. هریک از این مشکلات، خود موجب نگرانی و رنج روحی و روانی انسان می شود. زندگی و روابط زناشویی نیز مشمول این قانون است. زن و مرد در چنین وضعیتی، به انواع ناراحتی ها گرفتار می شوند و نیاز به دلجویی و ابراز محبت و علاقه را بیشتر در خود احساس می کنند. به این دلیل، لازم است زن و مرد برای رفع این نگرانی ها و ناراحتی های روحی و روانی، از هم دلجویی کنند و از این راه، عشق و محبت درونی شان را نیز به یکدیگر ابراز نمایند.
این مسئله، به ویژه برای زوج هایی که دارای روحیاتی عاطفی تر و احساسی ترند و عشق و علاقه بیشتری میانشان وجود دارد، لازم تر است. در چنین وضعیتی، بهترین شیوه ابراز محبت، دلجویی است. بیان نمونه ای از این گونه ابراز علاقه ها در سیره اهل بیت (علیهم السلام) بسیار مناسب است.
از سیره مبارک رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و ابراز عشق و دلدادگی ایشان و همسر گرامی و باوفایشان حضرت خدیجه کبری (علیها السلام) به یکدیگر بیان کنیم. آن دو بزرگوار چندان به هم علاقه داشتند که دوری و هجران یکدیگر را حتی برای مدتی کوتاه تحمل نمی کردند. شاید عاشقانه ترین ارتباطهای زناشویی بین این دو بزرگوار برقرار بوده است. جالب تر از آن، ابراز و اظهار روابط عاشقانه آن زوج باکرامت و بزرگوار بوده است. در گزارش های تاریخی از سیره آن بزرگواران آمده است: پیش از تولد حضرت فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) و برای آماده شدن زمینه تولد ایشان، به دستور خداوند، پیامبر مأمور شدند تا چهل شبانه روز از همسرشان خدیجه کبری (علیها السلام) کناره گیرند و در غار حرا به عبادت و رازونیاز بپردازند. اما ایشان خوب می دانستند که این دوری، برای همسر باوفایی چون خدیجه کبری (علیها السلام) بسیار سنگین و رنج آور است؛ به ویژه پس از ازدواج خدیجه کبری (علیها السلام) رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، زنان مکه نیز به ایشان بی توجهی می کردند و ایشان را در انزوای کامل قرار داده بودند. این خود بر رنج تنهایی ایشان می افزود. به همین سبب، حضرت به واسطه برخی از یارانشان در طول این چهل روز، با فرستادن پیغامهای متعدد از ایشان دلجویی می فرمودند، تا قدری از نگرانی ایشان بکاهند. خلاصه آن رخداد مهم چنین است: جبرئیل بر حضرت نازل شد و خطاب به ایشان چنین گفت: «ای محمد، خداوند بلندمرتبه به شما سلام رسانده و امر فرموده که برای مدت چهل روز از خدیجه کناره بگیرید. این موضوع برای حضرت بسیار سخت بود؛ چراکه علاقه شدیدی به خدیجه علی داشت. حضرت بی درنگ به این کار اقدام کردند.... روزهای پایانی این چهل شبانه روز حضرت عمار یاسر را نزد خدیجه فرستادند و فرمودند: «به خدیجه بگو: ای خدیجه، گمان مبر که دوری ام از تو با هدف دور شدن از تو یا از سر خشم و غضب به تو بوده، بلکه دستور خداوند چنین بوده است تا امر او برپا شود. جز خیر را در این دوری گمان مبر. خداوند به سبب این گذشت تو هر روز بارها نزد بزرگوار ترین ملائکه خود به تو مباهات می کند. شب هنگام درب خانه را ببند و به بستر برو. بدان که من در خانه فاطمه بنت اسد هستم». در این مدت، خدیجه هر روز بارها به سبب دوری از پیامبر دچار حزن و اندوه می شد.
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}